اسقاط کافه خیارات
قطعا اگر تا به حال پای قرارداد هایی همچون قرارداد های خرید و فروش, یا اجاره یا شبیه آن رفته باشید با جمله ی زیر در یکی از بندهای آن قرارداد رو به رو شده اید.
_متعاملین کافه خیارات از جمله خیار غبن فاحش را نسبت به خود اسقاط کرده اند_
امضای ذیل این قرارداد و پذیرش این بند جوانبی را به دنبال دارد که ممکن است راه چاره ای به دنبال آن نباشد!در این بحث قصد داریم این عبارت را شرح دهیم و به نتایج پذیرش و امضای آن بپردازیم.
در ابتدا مفهوم خیار را تعریف میکنیم.همانطور که میدانید پس از انعقاد قرارداد طرفین هردو متعهد به مفاد قرارداد میباشند.اما در مواردی قانون گذار به اشخاص اجازه داده است که در شرایطی که توضیح خواهیم داد قرارداد را برهم بزنند یا اصطلاحا _فسخ_ کنند.
در واقع عبارت _خیار یا خیارات_ اختیار یا اختیاراتی است که قانون گذار به شخص برای فسخ قرارداد داده است
اما این خیارات کدامند و چه شرایطی دارند.از جمله این خیارات عبارتند از:
1-خیار مجلس:به این معنا که اشخاص اجازه دارند مادامی که صحنه ی معامله را ترک نکرده اند قرارداد را باطل نمایند.مثلا اقای الف و اقای ب برای معامله خانه ای هردو در بنگاه حضور دارند و ذیل قرارداد را هم امضا کرده اند.تا زمانی که بنگاه را ترک نکرده اند هرکدام از انها میتواند از قرارداد برگردد و آن را فسخ کند.
2-خیار حیوان: به این معنا که خریدار یک حیوان میتواند تا سه روز حیوان خریداری شده را برگرداند و قرارداد را برهم بزند البته استفاده این خیار شرایطی دارد که وارد نمیشویم,برای مثال اقای الف از یک مرکز تربیت سگ های شکاری,سگی را به منظور نگهبانی از باغ خود خریداری مینماید اما متوجه میشود که قادر به کنترل آن نمیباشد لذا میتواند پیش از گذشت سه روز سگ را تحویل داده و معامله را برهم زند.
3-خیار شرط: این خیار به وجود شرایط خاصی نیاز ندارد و تنها کافیست که یکی از طرفین برای خود حق فسخ معامله را شرط کند.اقای الف در ملکی قدیمی متعلق به پدر و اجدادش ساکن میباشد.کارگردانی برای ساخت فیلم از وی درخواست انعقاد قراردادی به منظور اجاره ی خانه مینماید اما اقای الف بیم ایجاد خرابی در ان ملک را دارد لذا قرارداد را میپذیرد اما به این شرط که هرموقع خودش صلاح دانست آن را فسخ نماید.
4-خیار تاخیر ثمن:اگر زمانی برای تحویل مبلغ معامله توسط خریدار در قرارداد ذکر نشود عرفا میبایست این مبلغ تا سه روز به فروشنده تحویل شود و در صورت عدم تحویل,فروشنده اختیار دارد که معامله را فسخ کند.(نکته:ملاک شروع این سه روز انعقاد عقد است نه تحویل مال موضوع قرارداد)
5-خیار رویت و تخلف وصف:اگر فروشنده توصیفاتی را از کالای خود انجام دهد اما خریدار پس از خرید متوجه شود که ان کالا فاقد ان اوصاف است حق فسخ معامله را دارد مثلا اقای الف تلفن همراهی را به اقای ب میفروشد در حالی که در توضیحاتش ذکر کرده است که تلفن دارای سیستم اسکن اثر انگشت میباشد و پس از تحویل خریدار متوجه عدم وجود این سیستم در تلفن میشود.و همچنین است اگر فروشنده کالایی به خریدار نشان دهد اما کالای دیگری به ان تحویل دهد برای مثال اقای الف از سایت اینترنتی لوستر چهار شعله ای را سفارش دهد اما هنگام تحویل متوجه شود که فروشنده برای وی لوستری سه شعله ارسال کرده است.
6-خیار عیب:به این معنا که خریدار پس از تحویل کالا متوجه عیب و نقصی در آن میشود.اقای الف تلویزیونی را خریداری نموده که صفحه نمایش آن سوخته است!پس میتواند معامله را فسخ کند.
7-خیار تدلیس:تدلیس به معنای فریب میباشد,یعنی فروشنده خریدار را قانع نماید که کالایی معیوب یا فاقد وصفی خاص یا به درد نخور یا .... را خریداری کند.مثلا اقای الف به قصد فریب فرشی را به اسم عتیقه بودن به اقای ب میفروشد!
8-خیار تبعض صفقه:زمانی که بخشی از معامله صحیح و بخش دیگرش باطل است خریدار حق انتخاب دارد که معامله را به همان صورت بپذیرد یا ان را فسخ نماید برای مثال اقای الف زمینی را به اقای ب میفروشد در حالی که سه دنگ این زمین متعلق به اقای ج است لذا اقای ب میتواند به دریافت همان سه دنگ دیگر اکتفا کند و یا انکه کل معامله را بهم زند.
9-خیار تخلف شرط:زمانی که در معامله موردی شرط شود و آن شرط محقق نگردد طرفین حق فسخ دارد برای مثال اقای الف اتومبیلش را به اقای ب اجاره میدهد به شرط آنکه شخص دیگری جز اقای ب از آن استفاده ننماید_شرط مباشرت_ اما اقای ب اتومبیل را در اختیار اقای ج قرار میدهد.
10-خیار غبن که در جمله ی مورد بحث از آن نامبرده شده:به این معناست که پس از معامله یکی از طرفین متوجه شود که ضرر قابل توجه و فاحشی اتفاق افتاده است.اقای الف یک نگین برلیان را اشتباها به قیمت یک نگین معمولی میفروشد و پس از معامله متوجه ضرر رخ داده میشود یا اقای ب درست یک روز قبل از افت قیمت اتومبیل,اتومبیلی را به سه برابر قیمت روز بعدش خریداری مینماید.
حال دوباره به جمله مورد بحث بازمیگردیم
_متعاملین کافه خیارات از جمله خیار غبن فاحش را نسبت به خود اسقاط کرده اند_
منظور از متعاملین,هرکدام از طرفین قرارداد هستند.منظور از کافه خیارات تمام اختیارات نام برده شده برای فسخ معامله میباشد.و منظور کلی از این عبارت آنست که هیچ کدام از طرفین با قبول این بند اجازه ندارند از حق قانونی خود استفاده کرده و به هیچ کدام از دلایل گفته شده معاله را فسخ نماید به خصوص اگر دلیل فسخ ضرری قابل توجه به سمت خریدار یا فروشنده باشد.یعنی برای مثال اگر فروشنده ای, ثانیه ای پس از امضای قرارداد متوجه افزایش چند برابر قیمت ملک خود شود درحالی که هنوز در بنگاه نشسته است حق فسخ ندارد.حتی اگر خریدار پرداخت ثمن را بیش از سه روز به تاخیر بیاندازد.اقای ب که خریدار تلفن همراه است نمیتواند با هیچ عنوانی اعم از تخلف وصف یا عیب کالا را به فروشگاه بازگرداند.بنابراین در امضای این قرارداد باید جانب احتیاط را در نظر گرفته شود.
اما در خصوص استثنائات سه نظر متفاوت بین قضات و حقوق دانان وجود دارد و شما ممکن است در صورت رجوع به مراجع قضایی در این مورد با سه نوع رای مواجه شوید.
_تعداد بسیار کمی بر این نظرند که اراده حرف اول را میزند و اگر شخص امضا کننده ی این بند حتی فریب خورده باشد خودش انتخاب کرده است که نتواند معامله را برهم بزند.
_اقلیت بیشتری نسبت به مورد اول بر این نظرند که خیارات تدلیس,عیب و غبن از این توافق مستثنا هستند و حتی در صورت امضای این عبارت ولی رخداد شرایط هرکدام از این سه خیار معامله قابل فسخ خواهد بود.
_و اکثریت مراجع قضایی تنها خیار تدلیس را استثنائی بر عبارت مورد بحث میدانند و بر آن نظرند که در صورت وقوع فریب معامله قابل فسخ میباشد.
نظر شما در مورد این مطلب