سلام من 16 سالم که بود یکی 15 سال بزرگتر از خودم بهم گفت باهم باشیم البته این آقا شماره منو وقتی که داشتم به کارمند شیرینی فروشی برای سفارش کیک میدادم بدون اجازه برداشتند حرفای قشنگ قشنگ زد گفت به خانوادت بگو من به مامانم گفتم گفت باهم نباشین من گفتم گفت باشه بعد دوباره اومد گفت دوستت دارم و بعد بهم گفت باهم باشیم منم گفتم خانوادم گیرن اونم گفت من خودم درستش میکنم گذشت و گذشت ما باهم به مشاوره رفتیم با مادر هایمان بعد از اون مشاوره مادرشون زنگ زدن و مادرم مخالفت کردن و ماهم مخفیانه باهم بودیم منو به دفتر خودشون بردن و با این عنوان که همه ی دوست پسر و دوست دختر ها این اعمال را انجام می دهند رابطه داشتیم، پدرم یک روز من را تعقیب کرد و بودن من با این آقا را فهمید و من را در خانه حبس کرد ایشون هم روز بعدش از دوستم خبری از من گرفتن و باز هم گفتن باهم باشیم و چند ماه گذشت و میانه ی من با خانواده ام بهم ریخته بود و این اقا هم با من در ارتباط بود و بعد از چند ماه گفت باهم نباشیم و من هم به التماس کردن کخ برگرد، الان 18 سالمه و فهمیدم این آقا چه صدمه بزرگی به من زده و من هم میخوام ازشون شکایت کنم البته الان هیچکدوم از چت ها و حرف ها را ندارم و واقعا نیازمند کمک هستم