موسسه وکیل تلفنی

  • وکیل مختار امامی پور گرامی : پاسخ حقوقی شما ارسال شد ساعت ۱۵:۵۰:۴۶ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۳
  • وکیل مختار امامی پور گرامی : پاسخ حقوقی شما ارسال شد ساعت ۱۵:۴۷:۵۴ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۳
  • علی اخلاصی علی اخلاصی گرامی : سوال حقوقی شما با موفقیت توسط اپراتور تائید شد ساعت ۲۱:۴۰:۵۹ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۲
  • وکیل مختار امامی پور گرامی : پاسخ حقوقی شما ارسال شد ساعت ۱۵:۳۸:۲۷ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۲
  • وکیل مختار امامی پور گرامی : پاسخ حقوقی شما ارسال شد ساعت ۱۵:۳۴:۳۰ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۲
  • آرش مردانیان گرامی : سوال حقوقی شما با موفقیت توسط اپراتور تائید شد ساعت ۵:۵:۵۷ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۲
  • الوان نقدی گرامی : سوال حقوقی شما با موفقیت توسط اپراتور تائید شد ساعت ۰:۳۱:۴۰ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۲
  • پرویزی گرامی : سوال حقوقی شما با موفقیت توسط اپراتور تائید شد ساعت ۱۸:۵۳:۳۵ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۱
  • یاسر باقری یاسر باقری گرامی : سوال حقوقی شما با موفقیت توسط اپراتور تائید شد ساعت ۲۲:۴۵:۳۹ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۰
  • مجید بابایی گرامی : سوال حقوقی شما با موفقیت توسط اپراتور تائید شد ساعت ۲۱:۳:۲۲ تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۰
انجمن وکیل تلفنی

درخواست مشاوره ی حقوقی آنلاین با وکیل در مورد بدرفتاری و ضرب وجرح شوهر

مشاوره حقوقی

درخواست مشاوره ی حقوقی آنلاین با وکیل در مورد بدرفتاری و ضرب وجرح شوهر

  • توسط احدی
  • ۱۴۰۱/۲/۲۱ | ۱۵:۱۹:۴۱
  • 2 پاسخ
ام خسته نباشید من الان دقیقا 7ساله که عقد کردم ولی مشکلات ما دقیقا چند روز بعد از عقد شروع شد چون من هیچ شناختی با خانوادش نداشتم و دقیقا خونه خواهر شوهرم نزدیک به خونه خواهرم بود من هر روز شوهرمو تو اون مسیز میدیدم و همین فقط ولی خانوادش هم روز خواستگاری و بله برون دیدم دو روزی از عقدمون گذشت بدبینی و شکاکی شوهرم نسبت به خونه خواهرم اینا شروع شد اگه حرفی میزدم منو کتک میزد که نرم دوست نداشت مثلا ولی من تو یه اتاق خونه پدرش بودم که دقیقا زمانی که ما خواب بودیم وپدرش میومده تو اتاق.. از این جا درگیری های من بیشتر شد که من نمیخوام بمونم تو. اون خونه حتی اجازه پرده که به پنجره هم بزنیم نداشتیم فقط یه حریر نازک که از قبل بود همون فقط چون کل ساعت پدرش مادرش پشت پنجره بودن.. تا حرفی میزدم سوهرم منو. میزد گوشی هامو خورد میکرد که زنگ نزنم به خواهرم اینا حتی من با یه عروس دیگه اشون. اونجا بودیم پدرش به هر بهانه ای مادرشون جلوی همه انقدر کتک میزد من این چیزا رو. ندیده بودم چون اون میدید مادرشو میزنه شب که میشد نوبت من بود من کتک میخوردم حتی خواهرم اینا یه روز زنگ زذم یواشکی که بیان دنبال خسته شده بودم صدای داد زدن و شنیده بودن حتی کلانتری امیرکلا بابل رفتن و شاکی شدن که از کلانتری زنگ زدن بهش که خانومت باید بیاد کلانتری چون با کیفی که زنجیرهای اهنی بهش وصل بود تو پیشونیم خورده بود یکسره خون میومد فقط منو میزد که اونجا هیچی نگیا من فلان میکنم در کل تهدید میکرد من با بدبختی نونستم با اژانس برم حتی کیف و. وسیله های منو نداد میدونست برم برنمیگردم تا رفتم اونجا ریس کلانتری حتی فهمید که از پیشیمونی من خون داره میریزه گفت شاکیش میشی گفتم نه گفت تهدیدت کرده میترسیدم ولی اون کلا همه چیز و. نوشت حتی گفت کیف و. وسیله ها رو هم الان میان با بچه های انتظامی خطایی کنی با ما طرفی ما که رفتیم خونه نبود وسیله های منم قایم کرده بود خواهرش زنگ زد ازش گرفت این تازه شروع بود چند روزی گذشت باز اومد که من اشتباه کردم و دیگه خونه بابا نمیریم میریم خونه مادر جون تنها هم هست اونجا میریم بازم من رفتم دو روز بودیم باباش اومد که برگردین خونه ما رفتیم باز تو. اون خونه لعنتی دوباره شروع از نو خدا رو شکر خواهر بزرگش زنگ زد که بیاین خونه ما چون من بلیط اوکی کرده بودم که بیام خونه خودمون بندر عباس که خانوادش گفتن سعید هم میاد اونجا شاید بهتر بشه کفتم من از اول گفتم خلاصه بلیط پرواز اونم اوکی شد دو روز مونده بود به رفتنمون که رفتیم خونه خواهرش اونجا خودش میخواست بره پیش دوستاش گفتم منم برسون خونه خواهرم اینا میخوام پیش بچه ها باشم اولش خوب بود گفت قدم میزنیم همینجوری میگفت و میخندیدیم نمیدونم چی شد دقیقا رسیدیم روبروی پارک توی شلوغی ولی تاریک بود من چند قدم جلوتر بودم یهو دیدم از شال منو. گرفت و انقدر منو زد که تمام مانتوم پاره شد فقط من میترسیدم کسی ببینه زشت بود سریع خودمو رسوندم تو کوچه خونه خواهرم فقط دو میزدم که اومد سراغم از همونجا با همون مانتو پاره پیاده منو باز برگردون خونه خواهرش به اونم گفت اجازه ندی بره خونه خواهرش من تمام بدنم کبود بود خواهرش قسم دادم بذاره برم اونم اصرار میکرد نه نمیشه داد زدم چرا تو خودتو جای من بذار دخترت انقدر ترسیده که داره گریه میکنه باز میگی نه گفتم اژانس بگو من برم رفتم خونه خواهرم با همون مانتو پاره

  • توسط: حمید حبیبی
  • ۱۴۰۱/۲/۲۳ | ۱۴:۲۱:۱۶

سلام میتوانید با توجه به شرایط عسر و حرج دادخواست طلاق بدهید
  • توسط: فاطمه موسوی نژاد
  • ۱۴۰۱/۲/۲۱ | ۱۶:۳۵:۵۰

با سلام شما می توانید با دلایل ویوالدی که در دست دارید دادخواست طلاق بدهید وحتما قاضی رسیدگی می کند

مشاوره حقوقی تلفنی 24 ساعته ارزان

02147625900

 

مشاوره حقوقی فوری شبانه روزی

09212242670

 

واحد وکالت تلفنی

 

ایمیل وکیل تلفنی

vakiltel@gmail.com

 

ایمیل مالی وکیل تلفنی

vakiltelmali@gmail.com

 

واحد گارانتی مشاوره حقوقی

hade_tavakoli@yahoo.com

 

شماره پیامک مشاوره حقوقی

30007002700242

 

واحد مشاوره حقوقی مازندران:

مازندران شهرستان آمل خیابان هراز افتاب یک ساختمان ایران مهر طبقه چهارم واحد 12 

 

قوانین و مقررات وکیل تلفنی 

مشاوره حقوقی مشاوره حقوقی تلفنی  مشاوره حقوقی فوری اورژانس مشاوره حقوقی