سلام من همسرم پنج سال زندگی مشترکی داریم خیلی زندگی دشواری داریم چون اهل کار کردن نبوده و نیست و الان من یه دختر دوساله دارم متاسفانه خانواده همسرم ایشون و ب فروش مواد مخدر تشویق کردن الان کل خانواده همسرم خواهر برادر پدر و مادرش زندانی هستن بابت همین موضوع و با گذاشتن سند امدن بیرون راه باز هستن همسرم هم مث خانوادش زندانیه و الان فرازیه این اقا الان سه ساله نه خرج من و نه خرج دخترمپ میداده با خانوادش زندگی میکرده و خواهرش با دوستش همسرمو دوست کرد ک بهم خیانت کرد همسرم و مخالفت من هم بخاطر شغل خلافکارشیه ک اینده من و دخترم خراب داره میشه و من الان ب این نیجه رسیدم ک جداشم و مهریه و حضانت فرزندم و با نهقه طی این چندسال ک نداده اجراع بزارم چون خانواده همسرم دارن تشویق ب خیانت ـ و فروش مـاد میکنن ک براشون کار کنه و حتی خرج من و دخترمو نده...میخواستم بگم واقعا الان از شدت ناراحتی عصبی شدم حتی فرصت دادم بخاطر دخترم ک دور اون خانـلده و خلاف رو خط بکشه و از این شهر از کنارخانـادش دور شیم تا بتونه کار درستی انتخاب کنه و زندگی ارومی داسثته باشیم ولی خود همسرم نمیخواد و منم میخوام جداشم با بچم زندگی ارومی داشته باشم چونمعتاده و هیچ وقتم اینده زندگی من و دختر دوساله ام براش مهم نیست... بارها یارها از خودش و خانـولدش تهمت و فحاشی و بی احترامی شندیدم وسه بار شاهد خیانت همسرم بودم و اخرین بار خیانتش هم همین یه ماه قبل بود ک من مدرک برای اثباط خیانتش دارم... دیگه نمیتونم کنارش بخوام زندگی رو تصور کنم و من یه زن با یه دختر بچه دوساله واقعا گناه ما چیه الان 17سال حکم داره باید زندان باشه ولی هنوزم خانوادش تشویق میکنن ب اینکار.... دست بردارهم نیستن منم دیکه نمیتونم اینده دخترمو خراب کنم....