باسلام وخسته نباشید شبتون بخیر ببخشید دوست من پنج ماه پیش یک درگیری بابچه محل خودش شد ساعت چهارصبح بود یک اون شخص بنام مرتضی شبستری حدوا سی پنج ساله بادوستم بنام اکبر اصلانی پنجاه ساله ببخشید بایدهمه چیزرا به شما توضیح بدهم که ازقلم نیافتد اکبر دوستم خیلی ساله که تومحله ای جوادیه تریاک فروشی میکرده خورده فروش چهارصبح مرتضی به این زنگ میزنه اکبر رد تماس میدهد تااینکه اکبر میره پیش دوتا ازدوستهای مرتضی بنامهای حسین وفرشاد به محض اینکه اکبر میرسه پیش حسین فرشاد گویا اینها به مرتضی پیامک میدهند که اکبر اینجاست مرتضی سریع خودشو میرسونه هنور نرسیده شروع میکنه به فحاشی کردن به اکبر که میگه من زنتو فلان میکنم من نمیزارم توکاسبی کنی توبای بمن باج بدهی البته دوتا ازپیامکهای که مرتضی به اکبر داده که فحشهای ناموسی داده اکبر را گفتم پرینیت گرفته حالا اینها درگیر میشن که مرتضی چاقومیکشه اکبر میاد ازخودش دفاع کنه چاقورو میگره که نرنه یکدفعه مرتضی مقاومت میکنه لیز میخورند میخورند زمین ونوک چاقو به گردن مرتضی اثبات میشه یک خراشی بیش نبوده الکی فریاد میزنه آی شاهرگ منو زد فرشاد حسین موتور را روشن کنید بریم بیمارستان موتور اکبر رو برمیدارند میرن بیمارستان بهارلو اکبر میترسه الکی میگن اتاق عمله دکترها نمیتونند کاری بکنند انتقال میدن بیمارستان سینا حالا اینها الکی فیلم بازی میکنند که اکبر را بترسونند بعدازچهارماه یکدفعه مرتضی با مامور میاید سرکوچه اکبر را میگیرند میبرند کلانتری جوادیه بدبختی شش گرم تریاک هم جیب اکبر بوده دوتا دادگاه میبرند تریاک را قاضی میبخشه حالا دوای اینها بازپرس میگه چرا چاقو زدی اکبر میگه من نزدم دورغ میگه این فحش نتموس داد بازپرس میگه فحش ناموسی داد توچاقوباید بکشی درضمن اکبر ازبچه های بسیج پایگاه مقدادهستش منهم رفته بودم دادگاه اکبر باقید سند وثیقه هفتاد میلیون تومن زنش سند خونشو میزاره آزادمیشه تا اینکه دوم همین ماه آدرماه ابلاغیه میاد تاپنج روز مهلت داری دفاع کنی حالا روز یکشنبه اخرین روزه فردا صبح با اکبر قرارشده برویم دادگاه میخواستم ببینم چه دفاعیه ای باید تنظیم کرد ممنون میسم بفرمایید هزینه اش هم هرچقدر بشه پرداخت میکنیم