سلام زن داداش من به حرف برادرم گوش نمیده حالا امروز ام با مادر و خواهراش رفته بودن سفره خونه که برادر من بهشون گفت بیان خونه و اونجا نباشن ایشون از ظهر رفته بود و شب ساعت ۱۰ برگشت البته با مادر و خواهراش اومدن خونه و شروع به داد و بی داد کردن(ما در یک ساختمان ۳ طبقه کنار هم زندگی می کنیم) ایشون با خواهراش که جمعا میشدن ۴ نفر شروع کردن به زدن مادر من در این اینجا من رفتم برای کنار کشیدن مادرم ولی اونا منو زدن موهامو کشیدن یه خراش خیلی کوچیک ام کنار لبم ایجاد کردن کل دستام ام چنگ انداختن حالا اینجا با اینکه اونا وارد حریم خصوصی ما شدن ولی ما بلائی سر اونا نیاوردیم اونا حتی لفظی من و خواهرم رو تهدید به تجاوز کردن و به ما تهمت زدن دستگیره در رو شکستن سکه و پول برادر من رو دزدیدندر کنار اینا بازم ۴ تا خواهر و مادر زن داداش من خواهر بزرگ من رو داخل پارکینگ مورد ضرب و شتم قرار دادن چشم خواهر من کبود شده ناخنش کنده شده و جراحت بدی دیده پدر من بیماره (سرطان استخوان و توده مغز) و نباید استرس بهش وارد بشه ولی این افراد تنش زیادی به وجود آوردنمیشه بگین الان چیکار کنیم برای تک تک کارایی که کردن