خواهان؛ خانم ..... به شماره ملی ........... .........

خوانده؛ ............ به شماره ملی ............ متولد. ..........

خواسته؛ استدعای صدور حکم دایر بر ابطال شرط عدم عزل وکیل در وکالت نامه رسمی به شماره .......... مورخ ............... تنظیمی دفترخانه ........ تهران

ادله اثباتی:

١- تصویر سند وکالت به شماره ............مورخ ..............

٢- تحقیق از سردفتر دفترخانه اسناد رسمی ......... تهران آقای ..............

٣- تصویر سند نکاحیه به شماره...............

۴- تصویر سند سجلی فرزند صغیر بنام .............. به شماره ملی ............

ریاست محترم محاکم حقوقی شهرستان تهران

با عرض سلام و ادب، احتراما با تقدیم مدارک و مستندات معروض میدارم به دلالت سند نکاحیه شماره ............. موکله زوجه دائمی خوانده محترم میباشد که حاصل این زندگی فرزند مشترک بنام ........... میباشد.حسب اظهار موکله و آرای اصداری از سوی محاکم قضایی، اختلاف شدید فی مابین زوجین  از سال .......... حاصل گردیده که لاجرم صحابه این دعوی به صورت جداگانه زندگی می کنند، موکل جهت سهولت در نگهداری فرزند مشترک و جلوگیری از هرگونه چالش های حقوقی برای فرزند مشترک، سند وکالت موضوع این دعوی را در دفترخانه شماره ........ تهران تنظیم مینماید ولی موکله الان ادعا دارند نقل به عین که ( سند وکالت تنظیمی در دفترخانه از نوع بلاعزل نبوده و من چنین شرطی که حق عزل وکیل ( خوانده دعوی) را در آن سند از خود سلب و اسقاط ننموده ام و چنین عقدی که دلالت بر اسقاط حق عزل وکیل باشد در خارج از موضوع وکالت تنظیم ننموده ام ))

حالیه نظر به اینکه اولا با مداقه در مندرجات سند وکالت شماره .......... سردفتر محترم دفترخانه به استناد عقد خارج لازم دیگری مبادرت به اسقاط حق عزل وکیل را در وکالت نامه مبحوث عنه نموده است، حال اینکه چنین عقد لازمی در عالم خارج منعقد نگردیده به عبارت دیگر سردفتر محترم بدون احراز چنین عقد لازم و بررسی تشریفات حقوقی آن مبادرت به تحریر عبارت نقل به عین ( وکالت ضمن عقد خارج لازم واقع شد و موکل حق عزل وکیل را تا انجام مورد وکالت از خود سلب و اسقاط نموده ، این وکالت بلاعزل است) لذا از آنجایی که چنین عقدی منعقد نگردیده و با عنایت به اینکه ذات عقد وکالت عقدی جایز بوده و الزامی نمودن عقد وکالت امری استثنایی و خلاف اصل میباشد چرا وکیلی را که نتوان عزل کرد تبدیل به یک اداره خود مختار در برابر موکل میشود و چنین وکیلی دیگر تابع اذن موکل نخواهد بود و همچنین سلب حق عزل وکیل در عقد وکالت با مبانی قانون مدنی و هدف تاسیس وکالت منافات دارد حتی برخی فقها عقد وکالت بلاعزل را باطل اعلام داشته چرا که شرط مذکور خلاف مقتضای ذات عقد می باشد و سلب چنین حق مصداق بارز ماده ٩۵٩ قانون مدنی بوده چرا که مقنن در ماده ٢٣٢ قانون مدنی شرطی که فاقد نفع و فایده باشد و منطق عقلایی نداشته باشد را جزو شرط باطل تقنین  نموده لذا با وحدت ملاک از ماده مرقوم شرطی که با آزادی و شخصیت فرد ضرر داشته باشد، قطعا باطل و فاقد اثر حقوقی میباشد لذا با عنایت به مراتب معنونه، اولا شرط سلب حق عزل وکیل در وکالت نامه مبحوث عنه متکی به هیچ معامله و توافق لازمی نبوده و وکالت موضوع دعوی در راستای معامله و توافقی علی حده نبوده لذا از آنجایی که شرط مذکور در عقد وکالت خلاف مقتضای عقد بوده لذا صدور حکم به شرح ستون خواسته را دارم.

با احترام